معمولا مادرها در همه موارد نظر دخترهایشان را جویا میشوند؛ بنابراین میتوان از خواهرشوهر به عنوان مشاور مادرشوهر یاد كرد؛پس وجود یك رابطه خوب بین عروس خانواده و خواهرشوهر در تحكیم پیوند عاطفیای كه بین عروس و خانواده شوهر ایجاد میشود، میتواند تأثیرگذار باشد. اگر یك رابطه خوب، سالم و دوستانه با خواهرشوهرتان داشته باشید در ایجاد یك ارتباط خوب با سایر اعضای خانواده شوهر موفقتر خواهید بود و بالعكس. به عبارت دیگر خواهرشوهر بهعنوان یك عضو كلیدی در خانواده شوهر اگر بخواهد، میتواند تنشها را كاهش دهد، اسباب صلح را فراهم كند و برعكس میتواند فضای ارتباطی زوج جوان را تنشزا كند.
احترام مهمتر از صمیمیت است
عروس و خواهرشوهر باید مرز بین صمیمیت، اقتدار و احترام را از هم تفكیك و در روابطشان آن را رعایت كنند. احترام گذاشتن به یكدیگر در رابطه عروس و خواهرشوهر بیشتر از دوست داشتن و صمیمی شدن اهمیت دارد؛ بنابراین در درجه اول به عقاید، سلیقه ها و تفكرات همدیگر احترام بگذارید. درواقع به جای اینكه صمیمیت و احساسات را در رابطهتان تقویت كنید، ابتدا ستونهای احترام را در رابطهتان بنا كنید و بعد اگر توانستید و شرایط به شما اجازه داد با رعایت حد و حدود یكدیگر دوستیها و صمیمیتها را افزایش دهید.
مرز بین دخالت و حمایت را مشخص كنید
مرز بین دخالت و حمایت بسیار باریك است. برای اینكه رابطه بین خواهرشوهر و عروس شكرآب نشود، نباید صحبتها، پیشنهادها و رفتارهایی كه به منظور حمایت ارائه میشود، دخالت تلقی شود. حمایت و نظارت جنبه مثبت دارد اما دخالت جنبه منفی دارد. هیچكس دوست ندارد دیگری در اموری كه مربوط به اوست، دخالت كند اما مشكل زمانی شروع میشود كه دیگری قصد حمایت از شما را داشته و شما حمایت و كمك او را دخالت تلقی میکنید.
بیشتر خانوادهها قصد حمایت كردن از زوجهای جوان را دارند اما متأسفانه در موارد بسیاری این پیشنهادات بهعنوان دخالت برداشت میشود و سوءتفاهمها و اختلافاتی را بین عروس و خانواده شوهر ایجاد میكند؛ مثلا خواهرشوهر برای حمایت از برادر و همسر جوانش پیشنهادی ارائه میدهد اما شما از آن برآشفته میشوید و گمان میكنید كه او در كارهای شما دخالت میكند. حالا از كجا باید فهمید كدام دسته از پیشنهادها جنبه حمایتی دارد و كدامیك دخالت محسوب میشود؟
بهعنوان مثال شما خواهرشوهرتان را دعوت كردهاید منزلتان. صحبت از مشكلات اقتصادی و گرانی میشود و همسرتان میگوید كه فلان روز برای خرید میوه فلان مقدار هزینه كردیم. خواهرشوهرتان پیشنهاد میدهد كه از فلان میدان میوه و ترهبار اگر خرید كنید كیفیت میوههایش خوب و قیمتها مناسب است. ممكن است شما این پیشنهاد را دخالت برداشت كنید اما او با این پیشنهاد خواسته تجربهای را كه در این زمینه دارد در اختیار شما بهعنوان یك زوج جوان قرار بدهد.
نظارت است یا کنترل؟
مرز بین نظارت و كنترل هم بسیار باریك است. در موارد زیادی هم دیده میشود كه خانوادهها قصد نظارت بر امور زوجین جوان را دارند اما آنها به اشتباه برداشت میكنند كه خانواده قصد دارد آنها را كنترل كند؛ بهعنوان مثال زوج جوانی قصد دارند برای ماه عسل به فلان شهر سفر كنند، شما هم بهعنوان خواهرشوهر بهتازگی به آنجا سفر كردهاید اما به این نتیجه رسیدهاید که سفر به آن شهر خیلی مناسب نیست و اگر به شهر دیگری بروند بیشتر به آنها خوش خواهد گذشت.
اگر شما پیشنهادتان را بدهید و دلایل خود را بیان كنید اما در نهایت تصمیمگیری را به خودشان بسپارید، پس شما نقش نظارتی دارید اما اگر تمام تلاشتان این باشد كه با آنها مخالفت كنید، نظر آنها را برگردانید و حرف خودتان را به كرسی بنشانید، احتمال اینكه عروستان اینگونه برداشت كند كه شما قصد كنترل كردن آنها را دارید، بسیار است. شما نظرتان را بگویید و پیشنهادتان را بدهید؛ اگر آنها بسته به عقاید و سلایقشان دوست داشته باشند آن را اعمال میكنند؛ اگر نه شما بهعنوان یكی از اعضای دلسوز خانواده وظیفه خود را انجام دادهاید.
تو نیكی میكن و در دجله انداز
شخصی كه قصد نظارت و حمایت دارد نظر میدهد، توصیه میكند، پیشنهاد میدهد اما انتظار ندارد كه حتما نظر او اعمال شود؛ بنابراین اگر شما به عنوان خواهرشوهر قصد حمایت از برادر جوان و همسرش را دارید و میخواهید تجربهتان را در اختیار آنها قرار دهید، باید به همین توصیه و پیشنهاد ساده اكتفا كنید؛ یعنی اگر آنها به پیشنهاد شما عمل نكردند و شما ناراحت و با آنها سرسنگین شدید و تصمیم گرفتید دیگر در هیچ موردی كه مربوط به آنهاست هیچ نظری ندهید یا آنها را بازخواست كردید، پس شما قصد دخالت داشتید. اگر دوست دارید بهعنوان خواهرشوهر رابطهای دوستانه، محترمانه و صمیمانه با عروستان داشته باشید سعی كنید رفتارها و گفتارهای حمایتیتان بهگونهای باشد كه دخالت برداشت نشود.
منبع: بهترین مطالب روانشناسی